همیشه میشه خوش بود و پر انرژی....
برای این کار باید ارتباطات رو زیاد کنی که خوب اینم کاری نداره فقط باید بدونی که تو این روابط خیلی اتفاقها ممکنه بیوفته ...
وقتی که دایم تو مهمونی باشی و سرت گرم باشه،شادی و خوشحال و به هیچی هم گیر نمیدی ولی خونه نشین که میشی رخوت و بی حوصگی وجودت رو میگیره .
متاسفانه ما ایرانی ها دروغ و حقه و سیاست رو دوست داریم نه سادگی و صداقت ...
پس باید خوش بود...
تو اینجوری دوست داری....
وقتی یکی رو دوست داری و اون دیگه مال تو نیست...
وقتی میبینی که آدمای دیگه جات رو گرفتن...
وقتی توی مهمونی های مختلف اونو با آدمهای مختلف تصور میکنی...
وقتی...
.
.
.
وقتی هنوز دوستش داری...
از خوشیش باید خوشحال باشی یا ناراحت بابت اینکه چرا تو دیگه نیستی و ما بودنی وجود نداره؟؟؟
کدومش درست تره؟؟؟